آرشيو وبلاگ دنیای کلاس شیشومیاااا یک شنبه 17 دی 1391برچسب:, :: 14:50 :: نويسنده : p.z
درس تفکر، مشق و امتحان ندارد تاریخ خبر : 12/09/91 گفتوگو با مسئول گروه تفکر و پژوهش دفتر تألیف کتب درسی بر گرفته از صفحه ۱۵ روزنامه ایران مورخ ۲۷ آبان ماه ۹۱ - سال ۱۸ شماره ۵۲۲۸ شهناز سلطانی آموزش و تربیت کودک به همراه تفکر خلاقانه و فلسفی با روحیه پرسشگری موضوعی است که سالها در نظامهای مختلف آموزشی دنیا موردتوجه قرار گرفته است، در کشور ما نیز توجه ویژه به این مقوله از سال تحصیلی جدید با تألیف و تدریس کتاب «تفکر و پژوهش» در پایه ششم ابتدایی آغاز شده که البته ظاهراً مورد انتقاد فیلسوفانی که در بخش «فبک» (فلسفه برای کودکان) کار میکنند، قرار گرفته، از طرفی به اذعان مسئولان وزارت آموزش و پرورش در مدت کوتاهی که از سال تحصیلی گذشته مورد توجه بخش قابلتوجهی از والدین، معلمان و دانشآموزان قرار گرفته است. انتقاد و استدلال اساتید گروه فبک به این خاطر است که معتقدند این کتاب در مدت کوتاهی و با عجله تألیف شده و چه بسا ممکن است به جهت نبود شرایط مناسب برای این شروع نهتنها اثرات مثبتی نداشته باشد که حتی ممکن است اثرات منفی نیز در پی داشته باشد و دلزدگی نسبت به این بحث در بچهها ایجاد کند. همین انتقاد را به مسئولان دفتر تألیف کتب درسی وزارت آموزش و پرورش انتقال دادیم که آنها با رد این انتقادات اهداف، چگونگی تألیف و تدریس و هر آنچه را که مربوط به نحوه پرورش تفکر در پیدا و پنهان همه کتابهای درسی است شرح دادند. در همین باره گفتوگوی با دکتر «میترا دانشور» مسئول گروه تفکر و پژوهش دفتر تألیف کتب درسی دوره ابتدایی و متوسطه نظری وزارت آموزش و پرورش را میخوانید. بر گرفته از صفحه ۱۵ روزنامه ایران مورخ ۲۷ آبان ماه ۹۱ - سال ۱۸ شماره ۵۲۲۸ شهناز سلطانی آموزش و تربیت کودک به همراه تفکر خلاقانه و فلسفی با روحیه پرسشگری موضوعی است که سالها در نظامهای مختلف آموزشی دنیا موردتوجه قرار گرفته است، در کشور ما نیز توجه ویژه به این مقوله از سال تحصیلی جدید با تألیف و تدریس کتاب «تفکر و پژوهش» در پایه ششم ابتدایی آغاز شده که البته ظاهراً مورد انتقاد فیلسوفانی که در بخش «فبک» (فلسفه برای کودکان) کار میکنند، قرار گرفته، از طرفی به اذعان مسئولان وزارت آموزش و پرورش در مدت کوتاهی که از سال تحصیلی گذشته مورد توجه بخش قابلتوجهی از والدین، معلمان و دانشآموزان قرار گرفته است. انتقاد و استدلال اساتید گروه فبک به این خاطر است که معتقدند این کتاب در مدت کوتاهی و با عجله تألیف شده و چه بسا ممکن است به جهت نبود شرایط مناسب برای این شروع نهتنها اثرات مثبتی نداشته باشد که حتی ممکن است اثرات منفی نیز در پی داشته باشد و دلزدگی نسبت به این بحث در بچهها ایجاد کند. همین انتقاد را به مسئولان دفتر تألیف کتب درسی وزارت آموزش و پرورش انتقال دادیم که آنها با رد این انتقادات اهداف، چگونگی تألیف و تدریس و هر آنچه را که مربوط به نحوه پرورش تفکر در پیدا و پنهان همه کتابهای درسی است شرح دادند. در همین باره گفتوگوی با دکتر «میترا دانشور» مسئول گروه تفکر و پژوهش دفتر تألیف کتب درسی دوره ابتدایی و متوسطه نظری وزارت آموزش و پرورش را میخوانید. خانم دکتر! لطفاً بفرمایید مبنای کار شما در تألیف کتاب «تفکر و پژوهش» چه بوده است و چرا فیلسوفانی که در حوزه «فبک» (فلسفه برای کودک) فعالیت میکنند، به این کتاب انتقاداتی وارد میکنند؟ مبنای کار ما در این تألیف برنامه درسی ملی بود که اگر منتقدان با آن آشنا باشند و بر این اساس آن را مورد نقد قرار دهند ما آمادگی شنیدن آن را داریم و از آن استقبال میکنیم زیرا به ارتقای کار ما کمک میکند، اما اگر نقد آنها در جایگاه مقایسه با «فلسفه برای کودک» یعنی کار متیو لیپمن باشد قطعاً میزان انتقادات بالا میرود، ولی هدف ما، لااقل در پایه ششم، آموزش فلسفه به آن معنی برای کودکان نیست. برنامه درسی ملی براساس مبانی اسلامی نوشته شده است بنابراین این مبنا در کار ما نیز لحاظ شده است ضمن آنکه ما در تولید آن از مطالعات تطبیقی و میدانی هم استفاده کردیم. ما به صراحت اعلام میکنیم که در مورد ابزار و روشها از تجربیات دیگر کشورها استفاده میکنیم ولی در مورد رویکردها و اهداف تابع برنامه درسی ملی هستیم. اساساً در تألیف این کتاب به دنبال چه چیزی هستید؟ قرار است با تدریس آن چه تحولی در بچهها به وجود آید؟ معتقدیم بچههای ما پس از انجام فعالیتهای این کتاب توانایی پرسشگری و یافتن پاسخ سؤالات خود ، همچنین توانایی بررسی همهجانبه افکار و نظرات و قضاوت و ارزشگذاری را خواهند داشت پیشبینی ما این است که بچهها در پایان دوره متوسطه دوم در مسیر حکمت نظری و عملی قرار گرفته باشند. یعنی در عرصه نظر، عمل و اخلاق به تواناییهای سطح بالایی دست پیدا کنند و این توانایی را در همه مراحل زندگیشان به کار بگیرند. قبل از تألیف کتاب «تفکر و پژوهش» ما هیچ نوع آموزشی از فلسفه در کتب درسیمان نداشتیم؟ بحث تفکر در کتابهای درسی را ما به دو صورت در برنامههای درسی مختلف پوشش میدهیم از پایه اول ابتدایی تا پایان دوره متوسطه. یک بخش از آن به صورت تلفیقی در کتابهای مختلف اعم از ریاضی، علوم تجربی، فارسی و ... پیگیری میشود. اما یک بخش دیگر وجود دارد که فراتر از این کتابها است و شایستگیهای کلیتری را هدف قرار میدهد. پس پرورش تفکر به این معنی نیست و نبوده که فقط یک ساعت مشخصی به آن اختصاص دهیم، بلکه همواره در دل تمام کتابهای درسی که معلمان ارائه میدهند، لحاظ شده است. البته ما پیشبینی کردهایم که این کتاب از پایه ششم به بعد در همه پایهها تألیف شود و بچههای سال ششم که سالهای آینده وارد پایههای بالاتر میشوند، همچنان کتاب مستقلی در اینباره خواهند داشت و سطح برنامه بالاتر خواهد رفت. بنابراین در دوره دبیرستان هم این امر پیشبینی شده است، البته در هر رشته با فلسفه مضاف علم در آن رشته و روش تحقیق آن آشنا میشوند، یعنی از یکسری مهارتها و شایستگیهای عمومی تفکر در پایه اول ابتدایی آغاز میکنیم تا دانشآموز که به دوره دوم متوسطه برسد به شایستگیهای نیمه تخصصی در اینباره دست پیدا کند.بنابراین شیوه تلفیقی را همیشه در همه کتب درسی داشتیم، اما الآن شیوههایی بهکار میگیریم که بچهها فعالیتهای یادگیری منسجمتری انجام دهند، یعنی الآن تعریف شدهتر و نظاممندتر فعالیتها را برای آنها تعریف میکنیم. ابتدا غیرمستقیم و با بالا رفتن پایهها مستقیمتر به شایستگیهای تفکر میپردازیم و حتی خود تفکر و مؤلفههای آن را موضوع بحث قرار میدهیم. در آمــوزش ایـن کتابها چقدر خانوادهها میتوانند نقش داشته باشند؟ آیا همانگونه که در دروس مثلاً ریاضی والدین به کمک معلمان و بچهها میآیند، اینجا هم میتوانند؟ این برنامه، برنامهای فقط برای یک ساعت نیست، جهتگیری است که در همه ساعات درسی و غیردرسی مورد استفاده قرار میگیرد، پس خانوادهها مقداری از انتظارات خود را باید از کتاب درسی، از شیوه معلم و از کارهای فرزندانشان تغییر دهند. نقش خانوادهها در این باره بسیار تأثیرگذار است. ما انتظار داریم بچهها پرسشگر باشند. اولیا هم همین را باید از بچهها انتظار داشته باشند. یعنی بچههایشان پرسشگر باشند و جواب را هم خود بیابند. از معلم نباید انتظار جواب داشته باشند. البته لزوماً هر پرسشی را هم پرسش نمیدانیم. در پایه ششم با بچهها روی این مسئله کار میکنیم که سؤال مناسب کدام است. توانایی تشخیص شیوه مناسب یافتن جواب هم برای ما خیلی مهم است. در این برنامه درسی خیلی مفهومآموزی نمیکنیم، میخواهیم بچهها مفهومسازی کنند. فقط روی شناخت کار نمیکنیم بلکه روی فراشناخت بچهها هم کار میکنیم، یعنی علاوه بر اینکه یاد میگیرند که چگونه یاد میگیرند، آنچه را هم که یاد گرفتهاند بخش ذهنی و عاطفیاش را هم بشناسند و به ارتباط ذهن و دل در اینباره پی ببرند. در این کتاب هم از رسانههای مختلف استفاده کردیم. مثلاً بریدهای از روزنامه، داستان کوتاه و فیلم کوتاه در آن استفاده شده است. البته خود اینها برای ما ابزار است و نه هدف. فقط خواستهایم از این طریق بچهها یاد بگیرند که فقط ظاهر مواد و رسانهها و هر چیز دیگر را بررسی نکنند و سطحی با آنها برخورد نکنند بلکه به آرا و نظراتی که در آنها مستتر است توجه کنند طبیعتاً اولیا هم میباید انتظارات خود را از تحصیل در مدرسه بازتعریف کنند. خواهش ما این است که اولیا و معلمها آن را به یک درس کلاسیک تبدیل نکنند. این درس امتحان و دفتر مشق ندارد. نباید هیچ کتاب کار و تمرینی وارد کلاس شود، چرا که نمیخواهیم صرفاً روی حافظه بچهها کار کنیم. در برنامههای درسی دیگر کتاب دانشآموز ماده آموزشی اصلی است و سایر مواد و رسانههای حول آن سازماندهی میشود، اما در اینجا کتاب اصلی کتاب راهنمای معلم است که فقط در دست اوست و دانشآموز کتاب کار دارد که پوشه کارهای اوست. بنابراین به هیچوجه والدین از معلمان مطالبه امتحان و مشق نکنند، چیزی که متأسفانه الآن در برخی از مواقع دیده میشود. پــس در کتـــاب فعالیتهایی وجود دارد که معلم باید آن را از بچهها مطالبه کند؟ در کتاب راهنمای معلم سه نوع فعالیت برای اجرا در کلاس طراحی شده است. 1- فعالیتهای الزامی (تجویزی) که تقریباً همه آنها در سراسر کشور باید انجام شود. 2- فعالیتهای انتخابی یا نیمه تجویزی که در آن 12 فعالیت گنجانده شده که هر معلمی متناسب با نیاز کلاس سه فعالیت آن را انتخاب و اجرا میکند. 3- فعالیتهای غیرتجویزی یا اختیاری که در آن سه جلسه فعالیت را خود معلم متناسب با نیاز کلاس طراحی و اجرا میکند. پس در اینجا معلم فقط مصرفکننده صرف نیست. او انتخابگر و طراح فعالیتهای آموزشی نیز هست. اما در همه این فعالیتها بازیگر اصلی دانشآموزان هستند و معلم نقش تسهیلگر و هدایتکننده را دارد. پس از گذشت دو ماه از سال تحصیلی فکر میکنید از این کتاب چه بازخوردهایی داشتهاید؟ من و همکــــارانم به استانهای مختلف در این مدت سفر کردهایم، با معلمان و دانشآموزان رودررو صحبت کردهایم و فعالیتها را خودمان هم سر کلاس اجرا کردیم. همه جا خوشبختانه با استقبال معلمان و دانشآموزان روبهرو شدهایم. بازخورد اولیا و معلمان این است که جای این برنامه خالی بوده است. چه قدر مطالعه و کار کارشناسی قبل از تألیف کتاب تفکر و پژوهش انجام گرفت؟ روی کارهایی که در داخل و خارج از کشور در این باره انجام گرفته بود مطالعات تطبیقی انجام گرفت مشاهداتی از طرحهای در حال اجرا در داخل کشور داشتیم با صاحبنظران مصاحبه کردیم حتی در سال گذشته نظرسنجی از دانشآموزان پایه پنجم داشتیم که امسال اولین گروه از دانشآموزان پایه ششم را تشکیل دادهاند، اما برنامهریزی در عمل یعنی تصمیمگیری براساس واقعیتها؛ ما مطالعات را انجام دادیم اما براساس واقعیتها تصمیم گرفتیم. یک نکته را باز هم تأکید میکنم که در تولید این کتاب اگرچه در حوزه ابزار و روشها از تجربیات دیگران استفاده کردیم، اما در حوزه اهداف و در رویکردها و محتوا براساس برنامه درسی ملی عمل کردهایم. در مطالعاتی که داشتهاید نظامهای آموزشی مختلفی در دنیا اغلب چه شیوهای را برای آموزش تفکر در پیش گرفتهاند؟ برخی از کشورها شیوه تلفیقی و برخی نیز شیوه مستقل را برگزیدهاند. برخی هم میگویند در دورهای از تحصیل باید آموزش مستقل و در دورهای دیگر شیوه آموزش تلفیقی انتخاب شود. شما در سؤالتان از واژه آموزش استفاده کردید، ما حتی از بهکارگیری واژه آموزش در این مورد پرهیز میکنیم و واژه «پرورش» را به کار میبریم؛ زیرا معتقدیم تفکر به صورت بالقوه و براساس فطرت در دانشآموزان وجود دارد و قوه تفکر را خدا در وجود ما قرار داده فقط ما باید آن را به منصه ظهور برسانیم. خانم دکتر! چرا ما این قدر دیر به فکر افتادیم؟ شاید به این خاطر که فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی دیر نوشته شد و از الگوهای هدفگذاری وارداتی استفاده میکردیم، اما خوشبختانه الآن الگوی تولیدی خودمان را داریم که ملاک عمل قرار گرفته است و در آن عنصر تفکر و تعقل محوریترین عنصر است. منبع خبر : روزنامه ایران
i love you all نظرات شما عزیزان:
|
||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
تبادل
لینک هوشمند
|
||